دیکتاتورها بگوش !دیکتاتوریها بهوش

این صدای آزادیخواهی و فریاد مردمانی است که از ستم دیکتاتوریها به تنگ آمده وخواهان رهایی و آ‍زادی از اسارت هستند!

دیروز در تونس ومصر امروز در یمن واردن والجزایر ولیبی ! وصد البته فردا در عربستان و ونزوئلا ودر هر کشوری که حاکمی و ساختاری مستبدانه دارد این فریاد به گوش خواهد رسید. فریادی که به گوش همه میرسد حتی هیات حاکمه ای که فریاد بر سر آن کشیده می شود اما از آنجایی که بنای حکومتهای استبدادی بر زر و زور و تزویر و خودخواهی است زمانی که زر وزور وتزویرشان کارساز نیست وزمانی که دیگر باید بار و بنه را بر بندند و بروند تازه بدروغ می گویند ای ملت صدای شما را شنیدیم این جمله زمانی از سوی مستبدین اظهار میشود که کارد ملت نیمی از گلوی آنها را بریده و سخنی است که در حال احتضار بیان می شود ودیگر هیچ سودی برای آنها نخواهد داشت . آنچه آنها می شنوندصدای ملت نیست بلکه صدای خر خر گلوی بریده شده خودشان است و بس!

آهای مستبدین بشنوید ! این مردمان خواهان اداره جوامع خود با فکر وتصمیم عموم مردم هستند ودیگر نمی پذریرند که فردی خود را عقل کامل وعموم مردم را ناقص العقل فرض نماید وچونان قیم برای محجور تصمیم گیری کند! اینان عقل جمعی را بر همه چیز ترجیح می دهند وخطای عقل جمعی را از صلاح عقل فردی دلنشین تر می دانند

آهای بهوش آهای بگوش:

                              اگر قرار بود با زر وزور وتزویر مستبدی بماند فرعون و چنگیزو کلیسای کاتو لیک قرون وسطی هم می ماند و همه میدانید ومی دانیم از آنها نامی برده نمی شود جز به خواری و ننگ!!

جالب آنست که هر کدام از این حکومتها می گویند نه ما آن نیستیم و چیز دیگری هستیم بگمان آنکه ملت را می فریبند و چند زمانی به چریدن ادامه می دهند غافل از اینکه  خود را می فریبند و بیش از پیش حماقت خود را نمایانتر می سازند

آهای بگوش:

بیایید تا قبل از اینکه دیر بشود و کوس بدنامی تان بر کوچه وبازار نواخته شود عاقلانه رفتار کرده به این حد از چریدن اکتفا کرده ملتها را بیش از این نرنجانید! وهر آنچه را که از جیب این ملت دزدیده اید به گوشه ای ببرید و نیم بند آبرو و عمرمانده را در گوشه ای بگذرانید تا شاید خلق نیز نفسی بکشد و دمی بیاساید.

آهای اصل روستای روستایی ساده دل چه می گویی بی خوابی به سرت زده وهذیان می گویی(ساعت 30/3 نیمه شب 28/11/89) اگر قرار بود اینها حرف گوش کنند که حرفهای صدها اندیشمند تاریخ اندیشه انسانی را مشنیدند که از هر دری و به هر زبانی با آنها سخن گفته اند و نصیحت کرده اند که ظلم و جور ره به جایی نمی برد و این بساط روزی جمع خواهد شد لیکن بندرت گوش شنوایی  پیدا میشود

                                   به امید شنوا شدن گوش ها! بینا شدن چشم ها و کامل شدن فهم ها

                                                                                               اصل روستا

                                                                                               28/11/89